![نظرات دوستان در مورد سایت های همسریابی نظرات دوستان در مورد سایت های همسریابی](/images/no_image.png)
بابا جان چه یکی از طرف دوستان معرفی بشه چه توی سایت، شما باید با طرف رفت و آمد کنی و ارزیابیش کنی.
آخه حالا چه فرقی میکنه مثلا سایت همسریابیباشه یا نه
البته من منکر اینکه نیستم که یه عده بیکار و بیمار هستند. نباید فراموش کرد که باید نیمه گمشده رو گشت و پیدا کرد، بعضی ها فکر میکنند باید نشست تا دیگران بیان و اونها رو مثلا قاره آمریکا کشف کنند.همهی این حرفا دروغه تو ازدواج نه اینترنت ,نه خونواده و نه چیز دیگه ای اهمیت نداره تنها چیزی که مهمه پوله فقط همین .... پسر عاشق پول دختر و دختر عاشق پول پسر ...من چهار سال پیش عاشق دختری بودم که از اقوام خودم بود چون اون روزا ثروتی نداشتم منو رد کردن با صدتا حرف از ماهی خواهش داریم حرفهای ناگفتشو بفرسته.چه تجربه ای داشته که ما باید به خودمون بیایم پشت سرم ولی الان بعد از چهار سال من صاحب دوتا مرکز خرید شدم
و حالا همون دختر از نامزدش که فقط دوماه میشه عقد بودن طلاق گرفته و خودش به من زنگ زده که بعد چهار سال پشیمون شده ...... حالا خودتون قضاوت کنید بخاطر من میخواد برگرده یا بخاطر ثروت من ... پس نباید ما از عشقی دم بزنیم که وجود نداره سایت همسریابی شیداییمثل شما خوش شانس نیستن. برای ما هم دعا کناین طرز فکر از سایت های همسریابی با تمام مزاحمین موجود در اونجا خطرناک تره وجدان بهترين قاضي است.اين سايتهابرا سرگرمي خوب هستن نه برا سرنوشت يك عمر.ماكه درطبيعيش مونديم
چه برسه به مجازيش همسریابیاز کجا معلوم که بادختریا پسری که ازدواج میکنی قبلا تونت دنبال همسر نبوده بچه که بودم فکر میکردم آدم بزرگا واسه چی ازدواج میکنن حالا که بزرگ شدم فهمیدم واسه این بوده که وقت یه نفر دیگر رو تلف کنن و بهش دستور بدن که غذا چی شد لباسما رو شستی بچه رو بردی مدرسه واقعا مردونگی و غیرت از بین رفته. نزدیک یک ساله که با پسری آشنا شدم که میگفت قصدش ازدواجه و میخواد بیشتر باهم آشنا بشیم. بعد این همه مدت که بهش وابسته شدم ، میگه اشتباه کردم ببخشید. به همین راحتی با احساسات من بازی کرد و رفت! حالم خیلی بده. برام دعا کنید. من تو این دنیا به هیچ کس بدی نکردم
و کسی رو آزار ندادم میبینم کار خوبی هست که یه نفر مثل پروانه دورت بگرده هی کاراتو انجام بده وای چه آرزوی به نظر من کار خوبی میکنی چون تو روابط امروز اجتماع نمیشه با کسی بود اگه با عقل بری جلو شکست نمیخوری چه ازطریق مجازی چ غیر مجازی.باید فرهنگش باشه ازش استفاده کرد سایت همسریابی شیدایی چرا آخه اینجوری خدا دختر پسرا را آفریده یعنی نمیشه بهیچ دوستی اعتماد کرد گاهی اوقات دلم خیلی میگیره.به نظر من ادمای که تو سایت همسر یابی میان بعضی هاشون بخاطر شهوتشونه بعضی ها بخاطر ازدواج و بعضی ها از تنهای واینم بگم تو دنیای مجازی نباید به کسی اعتماد کنی برای همه تون آروزی خوشبختی دارم سایت همسریابی شیداییمن به هیچ کس دیگه اعتماد ندارم با خیلی ادما برخورد داشتم اما همه به نوعی بد بودن و به فکر سواستفاده از طرف بودن سلام دوستان من یه روانشناسم به نظر من سایت همسریابی اکثرا مجوز قانونی ندارن
اگه دقت کرده باشید به همین خاطره که یه سایت چندین بار اسمش عوض میشه. از دوستانی که عضو هستند خواهش میکنم که بعد از گذشت حتی ماهها اشنایی براحتی اعتماد نکنید و گول نخورنید چون در صورت بروز مشکل امکان داره شخص متهم رو نشه پیدا کرد چون اکثرا با اسم های مستعار ثبت نام میکنن و مدرکی رو به عنوان ضمانت و تعهد نمیزارن پس خیلی راحت امکان جرم براشون فراهم. سلام.در جواب نسترن جون باید بگم که مبنا و بیس کار ما از اول رو روراستی و صداقت بوده حالا مهدی این وسط خودشو جوره دیگه ای معرفی کرد بقول دوست عزیزمون رضا میخواست ببینه من اونو واسه خودش میخوام یا بخاطر پولش؟؟؟چه جوری بگم،پسری که قصدش ازدواج نباشه از اول ماهییتشو رو میکنه شما وقتی ی همچین پسری به پستتون خورد سریع رابطه رو کات کنین نگین به مرور زمان خوب میشه،نه به مرور زمان شما بهش به عنوان ی تکیه گاه وابسته میشین و اون شمارو به عنوان ی دستمالی که تاریخ مصرف داره استفاده میکنه...در جواب سوال رضا جون هم باید بگم که اون دختر صرفا بخاطر موقعیت مالیتون پا پیش گذاشته و اگر از من راهنمایی میخواین میگم اصلا بهش اغتنا نکنینبخدا گیج شدم از این نظرات ضد و سایت همسریابیواقعا یه ابتکار خلاقانه ست که باید بعد از آشناشدن تازه بتونیم همدیگه رو زیر ذربین قرار بدیم نه که تا معرفی شدیم تند ازدواج کنیم این یه معرفی اولیه ست که باید به دقت زیر ذربین قرار بگیره.پسره لابد یه مشکل اساسی داشته که زیر بار همچین مهریه ی سنگینی رفته وگرنه هیچ پسر عاقلی همچین مهریه ای رو قبول نمی کنه
منم تبریزیم و مطمنم هیج کدوم این شرایطو قبول نمی کنن.بله درسته اگه آشنایی اولیه بدون هیچگونه منطقی صورت بگیره صدرصد که با نظر دوستان موافقم حماقت ولی اگه به شکل منطقی باشه واقعا کار بزرگی که این دوستان محترم این سایت راه اندازی کردن من در مورد کسی مینا قضاوت نکردم ولی من آزادم که نظر شخصی خودمو بگم که گفتم و اصلا واسم مهم نیست که گوینده ناراحت میشه یا خوشحال و زمانی که ببینم
یه نفر بدونه در نظر گرفتن فضای که توش هستیم حرف میزنه منم حرفمو میزنم چون اصولا این جور داستانها رو دخترای الان بیشتر تو مجله های راه زندگی مجله خانواده و... میخونن و فکر میکنن زندگی مثل خاله بازیهای دوران کودکیست حالا یه چیزی میگن که اینجا فضای مجازی ولی با پسر بچه هم بگی این داستان کوتاه رو باور نمیکنه در جواب کاشف دروغ ها نباید ندانسته درمورد کسی قضاوت کرد دیگه راست ودروغ پای گوینده ست.
بیاین بهم اعتماد داشته باشیم وگرنه این میشه حسادت به نظر من که یک پسرم قصه های دروغی خیلی نوشتنش سخت تر از قصه های واقعیست چون بعنوان بک خواننده سارمین از قوه تخیل خوبی بر خورداره که اگه اینارو نمیگفت واسش عقده میشد چون این پسری که میگه تبریزی اگه واقعا تبریزی باشه اینقدر ساده نیست چون من با تبریزیها بزرگ شدم و در مورد دوستی اگه پسری بتونه تو سه ماه و به گفته سارمین کلا چهل دقیقه صحبت کردن و یک بار دیدن بیاد خواستگاری پس نتیجه گیری اینا زاده افکارت یه نفره که تو تعطیلات جمعه به سر میبره و چیزی که میگه کلا از پایه دورغه
باتشکر سلام بهار خانم درسته که من یک مرد ام اما احساس شما رو درک میکنم و می خوام به این فکر کنید که طرف شما نامرد بوده نه اینکه همه مردا نامرد هستن! فقط می تونم به دخترا بگم کدر جواب یه دوست باید بگم آره با همون پسر تبریزیه ازدواج کردم و خودم بچه نور مازندران هستم.خوب منم مثل خیلی کسای دیگه نمیتونستم اعتماد کنم و مهمتر از همه موقعیتهای خوبی تو شهر خودم داشتم ولی میخواستم طرفم سایت همسریابی شیدایی
منو واسه خودم بخواد نه موقعیت اجتماعیه خانوادم.ما دقیقا روز دوم آشناییمون پروفایلمونو به درخواست مهدی از سایت حذف کردیم.قرارمون یک ماه بود(مدت آشنایی)ولی این وسط مخالفت خانواده ها باعث شد کار ما تا آذر طول بکشه.بر خلاف همه که میخوان اول همدیگرو ببینن برن بیرون ما اینطوری نبودیم با ی عکس از همدیگه به ظاهر همدیگه ok دادیم.بعدش از معیارها و علایق همدیگه و از شرایط خانوادگی همدیگه گفتیم...ببینید دوستان عزیزم همیشه سعی کنید با عقل انتخاب کنید و با عشق ادامه بدین.مهدی وقتی با من صحبت میکرد نگفت تحصیلکردس فقط گفت تو ی چاپخونه کار میکنه و چون تنها پسره باید همراه خانوادش زندگی کنه و فقط توان پرداخت 300سکه رو داره ولی اهل دروغ،مشروب و دودودم نیست و از اینکه مثل پسرای امروزی همش بخواد گوشی دستش باشه و قربون صدقه دختر بره خیلی بدش میاد من اولش یکم با این مسائل مشکل داشتم ولی بعدش عادت کردم فقط جمعه ها اونم 5 دقیقه با هم صحبت میکردیم و تو این 3 ماه فقط 1بار اومد نور و دیدنمون تو سایت همسریابی شیداییساعت خلاصه شد و الان شکر سایت همسریابی شیداییآذر ی عقد خیلی ساده بدون کف و کل گرفتیم...حالا اینجارو گوش کنین وقتی خواستیم واسه آخرین بار قبل عقد شرایطمونو بگیم دوباره همون شرایط سختو گفت
و دید من واقعا انتخابش کردم برگشت بهم گفت که فوق لیسانس حقوق جزا داره چاپخونه مال خودشه و تو ولیعصر تبریز ی خونه 350متری داره و همه اینارو به پدرم نشون داده بود و ازشون خواسته بود به من نگن و روز عقدم مهریم شد 500سکه + 3دونگ از همون خونه ه حواس خودشون رو جمع کنن و سعی کنن که با خانواده و پدر و مادر روابط نزدیکتری داشته باشن تا برخی از نیاز های عاطفی اونها برطرف بشه و یا تقلیل پیدا کنه و بتونن عاقلانه تر تصمیم بگیرن . شما واقعا خوش سانس بودی! من باوجود اینکه وضع مالی خونواده ام بد نیست ولی حاضر شدم با پسری که پایین تر از خودم بود ادامه بدم! چون فک میکردم مادیات رومیشه در طول زمان کسب کرد و.... فک کردم با پسر خوبی طرفم. با اصرارش پذیرفتم و بهش اعتماد کردم و اون با گستاخی تمام بعد 3ماه گفت خانواده ام مخالف بودن
از اولش!!! بهمین راحتی! با اونهمه ادعای عشقی که میکرد! با وجود اینکه میدونست ازش خیلی سرترم تو یه روز تموم کرد و رفت! واقعا میشه اینطور ساده بی خیال کسی شد که ادعا میکنی زندگی بدون اون محاله! مطمئنم مخالفت خانواده اش یه دروغ مزخرف بود و حالا من موندم و این که به خانواده ام چی بگم و اندوه فریبی که خوردم! کاری رو بکن که به نظرت درسته چون هیچ کسی به اندازه خودتت دلش واسه خودت نمیسوزه خانومی
انشاالله که یک همسر خوب و وفادار قسمتتون بشه نگران نباشید و
مشاهده پست مشابه : به دنبال همسر و خروج از دنیای مجردی