سلام من یه دختر 16 ساله هستم...پارسال در
سایت شیداییتوسط یکی از دوستام با لاین اشنا شدم و به گروه های مختلف دعوت میشدم...من تا حدامکان با پسرا چت نمیکردم و برخورد سردی باهاشون داشتم چون به اصول اخلاقی خودم پایبندم...تا اینکه یه نفر به اسم ارشیا اومد پی وی من...فقط سلام کرد و من برخورد مناسبی باهاش نداشتم جواب سربالا میدادم و همش خوارش میکردم...یه مدت غیبش زد و دوباره اومد اینبار واسم متن میفریتاد و باهم طبق معمول چت میکردیم تا اینکه بهم گفت میخوام واست اهنگ بفرستم تو واتس اپ...من دختر ساده لوحی نبودم که خام این حرفا بشم ولی قسم خورد کاری به شمارم نداشته باشه و رو حرفشم بود...یه مدت واسم اهنگ میفرستاد احساس کردم بهم علاقه مند شده به همین دلیل بلاکش کردم اما با یه شماره دیگه بهم پیام داد..دوباره غیبش زد تا همین یک ماه پیش بهم گفت دوسم داره منم ادم زودباوری نبودم که باور کنم اما با دیدن عکسایی که واسم فرستاد شوکه شدم...تمام عکسایی که تو این یک سال رو پروفایلم بود همه رو نگه داشته بود میگفت من به یادتو اینا رو نگه داشتم.شوک بعدی وقتی بهم وارد شد که یه روز یه اهنگ واسم فرستاد...اهنگی که خودش ساخته بودش واسه من...عکس البوم من بودم و اسم اهنگشم به اسم من بود.کم کم داره بهم ثابت میشه دوسم داره حتی گفت اونو به دوستام و خانوادم معرفی کنم..میگه الان زوده ولی وقتی موقعش رسید میاد شهرمون با خانوادش...من الان واقعا گیج شدم و کم کم دارم وابسته میشم بهش حتی چندین بارم بهش گفتم تو هنوز سنی نداری اینا حس زود گذره اما گفت اون موقع که من غیبم میزد نمیتونستم فراموشت کنم و دوباره میومدم.اونم بهم وابسته شده..خواهش میکنم قبل از اینکه اسیبی بهمون وارد شه راهنماییم کنیدحتی پدر و مادرشم ازش خواستن به خاطر راه دور جواب رد نده ..چون منو خوب میشناسن و به دخترشون هم گفتن که قبول کنه و خیلی نگران راه دور نباشه ...ممنون میشم منو راهنمایی کنید که چکار کنم ...و چی میتونم بگم یا چه اقدامی لازمه که انجام بدم تا نظر این خانوم مساعد بشهخوبه خب یکی از ملاک های من همین بود که همسر آینده ام حداقل خونه داشته باشن تحقیقم کردیم کسی بد نگفت از لحاظ فرهنگی سطح خانواده ما بالاتر از اوناس به طوری که میگفتن ایشون تنها فرد تحصیل کرده فامیلشوننوهضم ان موضوع برای من که در یک رشته هنری درس خوندم خیلی سخته با توجه به اینکه ایشون به واسطه کار و خانواده شون که بالاخره مدام با اونها لان دو تا راه دارین یا مستقیم زنگ بزنین بهش بگین من قصد ازدواج دارم یا اینکه همونطور که مشاور گفتن به یه واسطه زرنگ شماره این خانم رو بدین و اونوقت واسطه زنگ میزنه میگه من اشنای اقای فلانی هستم و میخوایم بیایم برای امر خیر و شما اجازه میدین بسته به سوالهای خانم واسطه باید اطلاعاتش کامل باشه بگه الان شرایط ایشون اینه و ... دوست من یه دفعه برای برادر شوهرش زنگ زد به یه خانومی خداییش برادر شوهرش خوب کسی رو تو فامیل انتخاب کرد برای واسطه گری من اونجا بودم کلی تجربه کسب کردم.
محترمانه اش اینه که واسطه زنگ بزنه و نظر خانوم رو بپرسه ولی اینکه میگین این خانم در جریان بودن و نظرشون مثبت بوده خوب خودتون هم میتونید زنگ بزنید. یا کاری برای خود دست و پا میکردید.آبا انتظار دارید که دختر همسایهتان با این شرایط شما که هیچ تلاش خاصی برای پیشرفت خود نکردهاید، کنار بیاید؟ گرچه ممکن است مدتی با تحریک احساسات و عواطف خود تحت تاثیر قرار بگیرد ولی در نهایت در کنار رخدادهایی که در رابطه خود با شما داشته است به این نتیجه میرسد که هردو برای ازدواج مناسب هم نخواهید بود.جامعه ای نیست که زن بشینه خونه، ازخونه درنیاد تاباهیچ پسر ومردی برخورد نداشته باشهیه جوری از دانشگاه و محیط ش صحبت میکنید انگار بقیه نرفتن دانشگاه و نمیدونم چه خبرهباید بر روی درس و تحصیلتون بیشتر تمرکز کنید و در کنارش ورزش و سرگرمی های دیگه رو فراموش نکنیدسعی کنید در مواعد زودتر به خانواده سر بزنید یا شرایطی فراهم کنید که گاهگاهی خانواده به شما سر بزننداین حالت شما نوعی دلتنگی و دلزدگی از هنوز طلاق نگرفته و لازم بود شما به محض اینکه متوجه شدید که متاهل است، باید فورا باهاش قطع رابطه می کردید تا عامل محرک در طلاق گرفتن و از هم پاشیدن یک خانواده نباشید. نمیخوام بگم شما باعث و بانی این کار بودید. ولی قطعا بی تاثیر نبودید. و بهتره هر چه سریع تر باهاش قطع رابطه کنید چون شما باعث تقویت تصمیم ایشون برای طلاق خواهید بود اصلا شاید بعد از آشنایی با شما تصمیم به طلاق گرفته باشه.اما ما بر فرض اینکه ایشون طلاق گرفته سوال شما رو بررسی خواهیم کرد.سوال شما داری وجه های مختلفی از جمله ازدواج با مطلقه، ازدواج با اختلاف سنی زیاد، بچه دار بودن مرد مورد نظر، گرفت رضایت از خانواده خودتون برای این ازدواج و..است بنابراین تا حد امکان با در نظر گرفتن وجه های مختلف به سوالتون پاسخ میدم اما برای گرفتن پاسخ کامل و حل مشکل لازمه که بعد از بالا اومد سوالتون و بیایید و در قسمت نظرات با کاربرا و کارشناس بحث کنید تا به نتیجه برسید.رکز بر روی تحصیل ، بسیار روشن خواهد بود ان شااللهالبته من در حدی نیستم که بخوام این حرفها رو به یه دختر خانمی بزنم که در واقع با قبول شدن در رشته پزشکی ، خودش رو یک انسان پرتلاش ، صبور و هدفمند ثابت کرده! دانشگاها هم هست و مطمئن باشید دوطرف ازاین حرفها هیچ منظور خاصی ندارن، مخصوصا یه خانم شوهردار همیشه ارتباطش رو با آقایون درحد ضرورت حفظ میکنه، شماهم نباید زیادی سخت بگیرید، اگه این افکار هیچ رقمه از ذهنتون بیرون نمیره و واقعا اذییتون میکنه، حتما به یه مشاور یا روانپزشک مراجعه کنید چون بیش از حدش اصلا طبیعی نیست موفق باشید کنید و هنوز وضعیت زندگی آقا پسر مشخص نیست و همچنین حاضر نیست با خانواده خود در میان بگذارد و برای خواستگاری اقدام کند. پس شما باید به آقا پسر بگویید که تکلیفش را مشخص کند اگر قصد ازدواج دارد هرچه زودتر اقدام کند و شما رابطه را قطع کنید و تا اقدامی نکرده دیگر به او جواب ندهید اگر شما را برای ازدواج بخواهد حتما اقدام می کند و اگر غیر از این باشد شما ضرر نمی کنید و متوجه می شوید که قصد فریب شما را داشته است. همانند ما در مزارع و گندم زار ها قدم میزنید ، حس اینکه شما هم در پاره ای از مسائل مانند بنده فکر میکنید به من دست داد که اگر من به اون دست نداده بودم الان نه من اینجا بودم نه این نوشته بنده به شما عرض میکنم و شما هم این پیام مر از اینکه طرف مقابلتان در این قضیه و شرایط روحی شما نقش داشته است، خود شما نیز در رسیدن به این وضعیت روحی خود مقصر هستید. لذا اینکه در این وضعیتی که به سر میبرید تنها او را مقصر و عامل ضربه روحی خود بدانید، اشتباه است؛ زیرا خود شما نیز در رسیدن به این وضعیت مقصر بودید.چه لزومی داشت که این رابطه به اندازه یکسال به طول انجامد تا در نهایت طرف مقابلتان پا پس بکشد و شما را طرد کند؟ اگر از همان اوایل ارتباط خود و زمانی که طرف مقابلتان به شما اظهار علاقه میکرد، قاطعانه و محکم به ایشان میگفتید که اگر قصد ازدواج دارند به صورت رسمی اقدام کنند تا حداقل زیر نظر خانوادهها در ارتباط بودید، حالا اینقدر دچار شکست و ضربه روحی نمیشدید.به هرحال این مسأله تجربه هرچند تلخی را برای شما به ارمغان خواهد داشت تا از این به بعد در پیدا کردن فرد مناسب جهت ازدواج، به شیوهی رایج و مرسوم اقدام کنید و هیچ گاه به خود اجازه ندهید که برخلاف روش رایج اقدام کنید.از طرفی، اینکه طرف مقابلتان اهل نماز و قاری قرآن و ... هیچگاه اینها مجوزی برای داشتن روابط خارج از عرف و شرع نیست. همچنین اینکه شما جذب ایمان و اعتقادات ایشان شدهاید، آیا نمیدانستید کسی که واقعا دارای ایمان بالایی است، اگر بدنبال ازدواج با دخترمورد علاقه خود است، به صورت رسمی اقدام میکند و از روابط قبل از ازدواج پرهیز میکند؟ هیچ گاه نمیتوان ایمان افراد را تنها به نماز، روزه و قرآن سنجید، بلکه در کنار اینها رفتار و کردار فرد نیز باید مطابق دین و قرآن باشد؛ زیرا همان قرآن نیز به شدت از روابط خارج از عرف و شرع نهی کرده است.امّا با کسب این تجربه و پی بردن به اشتباهات خود، لازم است سعی کنید که طرف مقابلتان را فراموش کنید و به فکر مورد دیگری جهت ازدواج باشید.امّا راهکار فراموش کردن تجربه گذشته خود:- کلید فراموشی این است که دل شما از رسیدن به او ناامید شود.- توجه کنید که این عشق مثل اعتیاد روح و جسم شما را نابود خواهد کرد و سعی کنید از آن متنفر شوید.- خود را برای مدتی سختی کشیدن آماده کنید.- فکر نکنید که فراموش کردن محال است چون عده زیادی از دخترها توانستهاند پس شما هم میتوانید.- هر وقت به یادش میافتید سعی کنید بیشتر به عیوب و نقصها و کارهای بدی که احیانا انجام داده فکر کنید.- هر گونه نشانهی او را از بین ببرید یا از خود دور کنید.- خود را به حدی مشغول کنید تا وقت فکر کردن به او را نداشته باشید و همچنین اوقات فراغت را با یادگیری مهارتهای هنری، مهارتهای زندگی، تفریح و بازی و مطالعه و ... پر کنید.- در نشستهای دوستانه و فامیلی و سفرهای جمعی و کلاسهای مختلف بیشتر شرکت کنید. - از تنهایی بپرهیزید..(البته از تنهایی که موجب افکار نادرست و تحریک آمیز میشود، خودداری کنید.)- فعالیتهای ورزشی فکر شما را مشغول و انرژی شما را تخلیه میکند.- ارتباط محبت آمیز با مادر و اعضای دیگر خانواده و یا دوستان صمیمی را تقویت کنید.- ارتباط عاشقانه قلبی با خدا و اهل بیت(علیهمالسلام) برقرار کنید.- از دعا و گریه در درگاه خدا غافل نشوید چون هم سبک می شوید و هم ممکن است که خدا دل شما را از این علاقه خالی کند.- در یک فرصت مناسب ازدواج کنید؛ چون اولا: محبت جدید محبت قبلی را کم رنگ میکند ثانیا: نیاز شما را به عشق و محبت جنس مخالف رفع میکند.با آرزوی موفقیت
دن شرایط و مقدمات، با شما ازدواج کنند.این سن چرا رفتید طرفه اینجور آشناییه پر خطری رفعه تنهایی به چه قیمت کامل کنار بکشید از این رابطه الان شما اوله دردسراتونه اگر صبر کنی کلا فراینده طلاق خیلی طولانیو وقت گیر و اعصاب خورد کنه این وسط شما ضرر میکنی مطمئن باش چون اون تو شرایطه بدیه احتمالا اگر راست گفته باشه و واقعا مشکل داشته باشن و ایشون بچه هم داره شما هم که احساساتی هستید الان میخواید مثلا از این آقا حمایت کنید بدتر هم آبرو خودتون به خطر میوفته هم ذهنو زندگیتون نابود میشه بشینید درست فکر کنید واقعیتارو کناره هم بذاریدو آیندتونو با وجوده این آقا ترسیم کنید مطمئنا آینده ایده آل و جالبی نیست در ضمن اینو فراموش نکنید یه مرد سالم و اهله زندگی با داشتنه زن و بچه و مشکلاته زندگی دنباله پیدا کردنه یه زنه دیگه نیست یه مرد واقعی مشکلشو حل میکنه از خونواده و شرفش حفاظت میکنه سعی میکنه مشکلاتشو مدیریت کنه احساسه مسئولیتش اجازه نمیده یه نفره دیگه مخصوصا یه دخترو اسیره مشکلاتش کنسن داره و بدون پشتوانه..لی در بیشتر موارد فکر میکنم حفظ گردن یکسری حریمها باعث میشه علاقه طرفین از بین نره وقتی طرف با یکی دوسته و رابطه جنسی برقرار میکنه احتمالش خیلیه که باهم ازدواج نکنن چون جذابیتی دیگه ندارن البته سه سال به نظرم زیاد باشه معمولا رابطه دختر و پسر اگه همه چی خوب پیش بره و کات نشه فقط سلام اینکه شمن در ظاهر به طور فجیح نباشند .خود من به شخصه دوستایی دارم که ترمای آخر حتی رفتار و حجااقعا غربت ودوری ازخانواده برای هرکسی سخت هست وبرای دختر خانم ها سخت تر چون جامعه ما دختر خانم ها رو ازیکسری جهات محدودکردهاما به یاد داشته باش بعد از هرسختی آسانی هم هست ودر ضمن یک انسان میتونه درکنار درس ودوری ازخانواده هم از زندگی لذت ببره فقط باید بلد باشی ومثبت فکر کنیدوستان خوبی رو برای خودت انتخاب کن که دارای این ویژگی ها باشند:با ایمان ،اخلاق خوب،درس خوب،مثبت نگر ،وشادبا داشتن همچین دوستانی میشه از زندگی لذت بردی هستن که حاضرن باشما ازدواج کنن، فقط شما باید بادید باز به دنبال فرد مناسبتون بگردین و به نظرمن بهتره اول یه کم به خودتون زمان بدید تظاهر ، سن، سطح تحصیلی، وضعیت اجتماعی و اقتصادی، وضعیت شغلی طرفین و رضایت در شغل و تحصیل زن، خصوصیات فرهنگی، میزان برونگرایی و درونگرایی، انگیزه و توان فرزند آوری و فرزند پروری، استقلال یا وابستگی و دلبستگی عاطفی و مالی و احیاناً مراقبت از والدین پیر یا کمک مالی به آنها، مسئولیت پذیری، حُسن خلق(خوشرویی، پاکیزگی و زیبایی کلام، نرم خویی)، سلامت روان و شخصیت، اختلالات شخصیتی، خوشبینی یا بدبینی، سلامت بدن، عوامل جسمانی و ژنتیک، غیرت، حجاب، عفت و پاکدامنی، صداقت، بخشندگی یا خسّت، همسانی فکری و عقیدتی، عمل به احکام(نماز، روزه، خمس، حدود حجاب، ولایت فقیه)، خط سیاسی که هماهنگ با نظام اسلامی و اسلام ناب محمدی است، دینداری و شایستگی خانوادگی، آداب و رسوم خانوادگی در لباس پوشیدن و روابط بین فردی و محرم و نامحرم، علائق و وابستگی ها، باورها و نگرشهای خانوادگی و اقتصادی و اجتماعی، مسائل ذوقی و سلیقه ای، زبان و قومیت... . این موارد را مکتوب دسته بندی کرده و با اولویت بیان کنید.مطالبی و کارهای که نباید در گفتگوها صورت بگیرد:مطالب بی ارتباط به ازدواج، سوال و کنجکاوی و حساسیتهای بی مورد در زمینه مسائل جنسی، بیان رازها و خطاهایی که در گذشته اتفاق افتاده و تکرار نشده و خداوند آنها را پوشانده است و تمام شده است و در آینده آشکار نمی شود،صحبت های عاطفی و یا فرستادن پیامکهای عاشقانه و دلربا. وفقکم الله
...پس زن و شوهر جز مورد آخر،بقیه موارد فکر نکنم زیاد مهم بوده باشند هر چند مورد آخر به بقیه ربط داره.خلاصه مخالفتکی از دوستام شرایط شما رو داشتن و الان ر حال حاضر در کشور ما استفاده از سایتهای
همسریابیتوصیه نمی شود و در بعضی مواقع ممکن است صدمات جبران نا پذیری در پی داشته باشد چون هیچ گونه نظارتی روی این سایتها نیست و بدون پشتوانه تحقیقی و علمی ساخته شده اندن هم هیچی از ماجرا نمیگه بقیهخواهش میکنم یادتون باشه افتون اینجوری از اب دراومد همه چی برمیگرده به رفتار و طرز برخورد شما یک موردی ک فراموش کردم بهت توصیه کنم رعایت حجاب بود زیرا آقایون هنگاینکه 6 سال است که با پسری در ارتباط هستید و در این مدت هم، طرف مقابل هیچ اقدامی برای ازدواج و خواستگاری انجام نداده است، نمیتوان به بعد از آن هم خوشبین بود که طرف مقابل به خواستگاری شما بیاید. لذا فارغ از اینکه اینگونه روابط، نادرست و آسیب پذیری زیادی برای طرفین به ویژه برای شما به همراه دارد و جدای از اینکه در حال حاضر خواستگار دارید، بهتر است تکلیف خودتان را با این موضوع هرچه زودتر مشخص کنید.لذا به هر ترتیبی که هست، باید این رابطه ناسرانجام خود را فیصله دهید و بی جهت ادامه ندهید یا در نهایت به طرف مقابلتان به صورت مستقیم بگویید که نمیتوانید این روند(دوستی) را ادامه دهید و اگر به هردلیلی او قادر نیست اقدام عملی برای خواستگاری از شما بکند، دیگر ادامه رابطه برای هردوی شما درست نیست وسعی کنید طرف مقابلتان هرچند که سخت است فراموش کنید و منطقی با این موضوع کنار بیایید.بعد از اینکه تکلیف خودتان را با این موضوع(رابطه با دوست پسرتان) مشخص کردهاید و به این نتیجه رسیدید که قادر نخواهید بود که باهم ازدواج کنید، بهتر است در مورد خواستگار فعلیتان، شتابزده و اجساسی رفتار نکنید بلکه سعی کنید به صورت منطقی و عاقلانه شریک زندگی خود را انتخاب کنید.لذا بهتر است برای اینکه طرف مقابلتان را فراموش کنید برای مدتی هرچند کوتاه(مثلا ظرف چند هفته) فرصت بدهید تا بتوانید طرف مقابلتان را فراموش کنید. در نتیجه به بهانهای، اعلام کنید که خواستگار فعلیتان ظرف مدت مثلا یکماه دیگر اقدام جهت خواستگاری کند.امّا همواره باید توجه کنید که دختر و پسر برای انتخاب همدیگر جهت ازدواج، لازم است از جهت اعتقادی، اخلاقی، فکری، رفتاری، فرهنگی و خانوادگی با هم تناسب لازمه را داشته باشند هرچند که اختلاف کم معمولا مشکل ساز نیست بلکه امری طبیعی و اجتناب ناپذیر است.بعد از پی بردن به تناسبات لازمه فی مابین(برای پی بردن به اینکه طرف مقابلتان را میتوانید به عنوان همسر بپذیرید یانه) لازم است برای مدتی، آن هم زیر نظر خانوادهها، شما و خواستگارتان با هم در ارتباط باشید تا هرکدام بتوانید به این نتیجه برسید که آیا فرد مقابل، کسی است که میتوانید او را به عنوان همسر بپذیرید یا نه.دی دیده بشه که فرد سیری مثل گرسنه حریصه باید گفت که علت خاص داره در ازدواج همین طوره یعنی اگر دیده بشه که بعض متاهل ها حریص ترند نشون دهنده اینه که علت خاصی وجود داره یعنی اگر فرد متاهل در زمان تجردش هرزه شده باشه و اهل رابطه نادرست بوده باشه بعد ازدواج ممکنه به این کارها ادامه بده یااینکه اگر بعد ازدواج اهل ماهوابه هرحال اگر قصد و آمادگی ازدواج را دارید که لازم است اقدام کنید، در غیر اینصورت این امکان وجود دارد که فرد مورد نظر ازدواج کند و شما او را از دست دهید ولی باتوجه به سن پایینی که دارید این بدین معنی نیست که در آینده جهت ازدواج نتوانید فرد مناسبی را بدست آورید.
پس فارغ از شتابزدگی و احساسی رفتار کردن بهتر است باخود رو راست باشید و منطقی با این قضیه رفتار کنید؛ اگر فعلا آمادگی ازدواج را در خود نمیبینید بهتر است بیخودی ذهن خود را مشغول نکنید بلکه تمرکز خود را روی تحصیلات خود بگذارید.
هیچ گاه نباید بدون داشتن آمادگی برای ازدواج و از باب اینکه صرفا طرف مقابل فرد مناسبی است، شتابزده عمل کرد؛ بلکه میبایست فرد به مرحلهای رسیده باشد که نیاز به ازدواج و داشتن شریک زندگی را در خود احساس کند نه اینکه هنوز این احساس نیاز به صورت کامل شکل نگرفته، اقدام کند؛ به عبارت بهتر نباید از هول حلیم افتاد توی دیگ!
امّا اگر با بررسی شرایط خود، این آمادگی و نیاز به شریک داشتن در زندگی را در خود احساس کردید، میتوانید بیآنکه خجالت بکشید اقدام کنید؛ از این رو بدون خجالت و بدون هرگونه عامل بازدارندهی دیگر، در این مورد با والدین خود صحبت کنید و نیاز خود را برای ازدواج به آنها تشریح کنید. به طور مسلم اگر والدین شما نیاز شما را درک کنند، به کمک شما خواهند شتافت، البته اگر شرایط و امکانات مالی و ... هم برایشان مهیا نباشد، باز هم میتوانند به شما کمک کنند. حداقل اینکه در آینده نه چندان دور سعی خواهند کرد که شرایط و امکانات ازدواج شما را فراهم کنند.
البته واضح است که مطرح کردن این موضوع آن هم برای اولین بار با والدین، به صورت مستقیم سخت است، لذا میتوانید از یک واسطه قابل اعتماد مانند؛ خواهر، برادر پدربزرگ، مادربزرگ و ... به عنوان واسطه کمک بگیرید و از آن واسطه بخواهید که این موضوع را به خانواده شما منتقل کند.
در نتیجه اگر خانواده هم با اصل قضیه شما موافقت کردند، در آن صورت برای اینکه احیانا ازدواج مانعی برای تحصیلتان ویا گذراندن خدمت سربازی(درصورتی که سربازی نرفته باشید) نشود میتوانید اولا؛ ازدواج کنید و تا فارغ التحصیل شدن یا اتمام سربازی در عقد بمانید. که با دير ازدواج کردن فرصت ازدواج و حتى خوش عاقبتى رو از دست دادن. عاقبت شما بخير.لام، ابتدا از اینکه ما را به عنوان راهنمای خود انتخاب کردهاید، تشکر میکنم.اینکه شما نسبت به دختر همسایهتون علاقه مند شدید، درست ولی بنابه توضیحات خودتان، با او سه سال رابطه داشتهاید، آیا در این مدت نمیتوانستید به صورت رسمی برای ازدواج با ابعضی از دخترها خیلی به خانوادشون وابسته اصد در صد داداشت از رابطه تون خبر داره ولی به روی خودش نمیاره داداش ها خیلی باهوش تر از اون چیزی هستن که فکرش رو میکنی.
برای همین اگه مخالف بود تا الان جلوی دوستیتون رو گرفته بود.
ولی من همیشه سعی میکردم که به دوست های برادرم به چشم خواهر برادری نگاه کنم چون همیشه فکر میکردم اگه یه موقع به ازدواج ختم نشه بی ابروییش فقط واسه دختر بیچاره میمونه بعدا اگه رابطه دوستی برادرت و اون اقا ادامه داشته باشه و شما با یکی دیگه ازدواج کنی و شش تا هم بچه داشته باشی چطوری میخوای تو چشم ایشون نگاه کنی!!!!
انه ، درانسان بوجود بیادحالا اگه شما بایه نفر از نظر فکری ومنطقی هم جهت باشید، خب،این تناسب دورفه قطعا در تلقی شما از ظاهر وقیافه ایشان هم تاثیر میذاره، مثلا ممکنه یه نفر تودید اول به نظرتون خیلی معمولی بیاد و اصلا زیبا نباشه ولی بعداز صحبت کردن و دیدن اینکه از نظر فکری واعتقادی واخلاقی تناسب زیادی باهم دارین، اونوقت ممکنه این دریافت شما در ارزیابی ظاهر ایشون هم تاثیر داشته باشه ومثلا شما همین فرد رو اینبار خیلی زیبا ومتناسب ببینید، ضمن اینکه زیبایی نسبی ار شدن خودت بکنی
فکر کن که به وصال این اقا رسیدی.خب حالا چی میشه؟ بعد ازدواج با این اقا چه چیزهایی کسب میکردی که الان نداری؟ از کجا مطمئن بودی که خوشبختیت صددرصد بود؟جز اینکه باید هرروز سرزنش میشنیدی که تو منو میخواستی و خانوادم تورو نمیخواستن؟ اونوقت میتونستی هرروزت رو صرف اینکه فقط با این اقا باشی تحمل کنی؟ فکر کن که اگه تورو هم مثل همسر اولش طلاق میداد اونوقت چقدر ضربه ای که میخورد بیشتر بود .
خواهری میدونم سخته میدونم دلت شکسته میدونم شب و روزت باهم یکی شده میدونم خوشی هات رفته اما صبور باش گلم منم مثل تو بودم و چه بسا بدتر از تو .
به این فکر کن که اگه بعد ازدواج اینکارو میکرد چقدر بدتر بود
ادمی که تونسته قلب یه نفرو بشکنه دفعه یبعد بهتر میتونه و این روند همین جور ادامه خواهد داشت .چون یکبار تونسته زنشو طلاق بده پس ترک کردن رابطه ی دوم براش خیلی راحت تر بود
منم زخم خوردم میفهمم معنی زخمو من تا ته عاشقی رفتم اما اخرش فقط خودم ضربه خوردنده بودم فقط . نذار سرنوشت و زندگیت به بودن و نبودن یه ادم ختم بشه .
عشقت پاک بود میدونم احساست ضربه خورده دلت شکسته توی دنیات ا موندی تموم اینا رو میدونم چون خودم با تموم وجود حس کردم . اما باور کن کم کم میتونی قرار نیست تک تک گزینه ها را از دور خارج کنید بلکه کافی است ماجرا را تعدیل کنید. اگر خواستگار شما قدش متوسط است، آدمی است که درک و فهم بالایی دارد اما لزوما مدرک دکترا ندارد و می دانید که بسیار زحمتکش است و برای بهترکردن زندگی اش تلاش می کند، او را از میان گزینه ها کنار نگذارید. این آدم ممکن است همان مردی باشد که می تواند شما را خوشبخت کند.
نکته ازدواجی: لطفا مراقب القائات رسانه ها باشید! مردانی که در زندگی واقعی پیدا می شوند شبیه فلان شخصیت خیالی یا بهمان هنرپیشه نیستند و قرار نیست ثروت های افسانه ای داشته و هم چیز تمام باشند. فهرست انتظارات تان را براساس واقعیت طراحی کنید که بعدا به مشکل برنخورید.جای نگرانی ندارد و تا زمانی که جوون هستید می توانید از رنگ مو استفاده کنید بعدها هم که سرتون گرم زندگی شد یادتون نمی افته که موهاتون سفیده یا سیاه.موفق باشید
موفق بای گاه به خود اجازه ندهید که برخلاف روش رایج اقدام کنید.از طرفی، اینکه طرف مقابلتان اهل نماز و قاری قرآن و ... هیچگاه اینها مجوزی برای داشتن روابط خارج از عرف و شرع نیست. همچنین اینکه شما جذب ایمان و اعتقادات ایشان شدهاید، آیا نمیدانستید کسی که واقعا دارای ایمان بالایی است، اگر بدنبال ازدواج با دخترمورد علاقه خود است، به صورت رسمی اقدام میکند و از روابط قبل از ازدواج پرهیز میکند؟ هیچ گاه نمیتوان ایمان افراد را تنها به نماز، روزه و قرآن سنجید، بلکه در کنار اینها رفتار و کردار فرد نیز باید مطابق دین و قرآن باشد؛ زیرا همان قرآن نیز به شدت از روابط خارج از عرف و شرع نهی کرده است.م از جواب منفی شنیدن پس از یک جلسه متعجب شدند و شناخت و همچنین تصمیم گیری بر اساس یک جلسه غیرممکن می دانستند. بدین طریق با اینکه پرستاران مایه آرامش بیماران هستند، خودشان از آرامشی که خداوند در ازدواج و زندگی با همسر قرار داده است بیبهره میشوند. که این امر توجه ویژه مسئولین امر ره بتونید حضوری ببینیدش خیلی جواب بهتری میگیرید.اگه تصمیم اشتباهی بگیری باید خرد شدن خودت رو ببینی... ترحم رو بزار کنار. احساست زیاد باعث میشه آدم ها رو اونطوری که هستند نبینید. اینطور فکر کن اگه تصمیم درست رو بگیری به هر دو تاشون لطف میکنی و القصه وقتشون با فکر کردن به تو تلف نمیشه و میرن دنبال سرنوشتشون. هر چند تحمل اون اتفاق براشون تلخ و سخت باشه.
کلا ببین چی میخوای؟ و چرا اونو میخوای؟و احتمالاً میبینید که هر بار فرد جدیدی (یک دوست، معلم، همکار یا مربی) را میخواهید جذب خودتان کنید که تصور میکنید پاسخگوی آن نیازها است و میتواند چیزهایی را به شما یاد بدهد که برای یادگیری آن آمادگی دارید، این تجربیات شما را به سطحهای بعدی زندگیتان میکشاند.وقتی مجرد هستید، این معلمها، دوستها (البته در فرهنگ غیر مسلمان) میتوانند به شکل مرد ایدآل ظاهر شوند. ازدواج ها معامله ست نه پیوند عاطفی...قتی تقریبا احساس مشترک تو حرفاتون پیدا شد حرف اصلیتونو بهشون بگیدحتما قبلا حرفاتونو رو کاغذ بنویسید چند بر اکثر موارد وقتی دختر خانم فرصتی به آقا پسر نده برا صحبت کردن و خواستگاری از این اتفاقات زیاد می افته و حتی ادامه دار هم میشه و این طولانی شدن ماجرا به ضرر هر دو طرف تموم میشهتو دوران دانشگاه در مقطع ارشد یکی از بچه های کلاس بود که کاملا مشخص بود از یه دختره خوشش میاد چون همش سعی میکرد به طور مداوم با ایشون صحبت کنه و در مقابل دید ایشون باشه از طرفی دختر خانم هم با ایشون خوب بود و بعضا شوخی های دختر پسری و کل کل راه میانداختن و یا در کلاس حرف همو تایید و یا همراه میشدنتا اینکه پسره رو یه روز دیدم که فوق العاده ناراحته و گریه از صورتش میباره فهمیدم رفته جلو و جواب رد شنیده ولی چیزی نگفتماز اون روز به بعد دختره پسره رو تحویل نمیگرفت و پسره هم دختره رو داستان بی پایانی که مثل آدامش کشی شده بود مثلا وقتی دختره میدید پسره با یه دختر دیگه حرف میزنه عکس العمل نشون میداد و یا هر وقت دختره تلفن داشت یا اس میزد پسره چشاش گرد میشد خلاصه یه روز من به پسره گفتم میخوام یه سوال ازت بکنم راستشو بگو و بهش گفتم به فلانی علاقمندی؟گفت تو از کجاااااا میدونی؟ :)))) گفتم آخه باهوش ایقدر تابلو بودین که دیگه نیازی به فسفر سوزوندن نداره و خلاصه بهش گفتم بزار کمکت کنم تا این مسئله حل بشه بخاطر غرور زیادی و اعتماد به سقفش گفت نه من گیر این نیستم و میرم جای دیگه برا خواستگاری چون رفتم مشاوره و اون بمن اینجور گفته .البته بگم خودش فوق العاده بچه بود و حرف گوش نمیداد و لجباز به تمام معناخلاصه چند جا رفت خواستگاری و بالاخره عقد کرد .روزی که تو دانشگاه با حلقه اومد اون دختر تا حلقه رو دید رنگش سرخ شد و خیلی ناراحت و کلاسو ترک کرد و تا چند جلسه کلاسارو نمیاومد یا اگر می اومد دیر میاومد و زود میرفتهمه اینها رو گفتم که بدونید یه رفتار غیر منطقی چه از طرف پسر و چه دختر میتونه تا مدتها در زندگی آدم اثر بزاره چقدر خوبه همون موقع که پسر میاد جلو دختر اگر مشکلی برا خواستگاری تو اون مقطع داره عنوان کنه و بگه از طریق خانواده باید بیان جلو اینطوری پسر رفتار به مراتب سنگین تر و آرام تری پیدا میکنه .همچنین چند جلسه صحبت برای شناخت بیشتر و بالارفتن اعتماد به نفس بزارن چون معمولا آقا پسر هایی که اهل رابطه قبلا نبودن و الان به کسی علاقمند میشن خیییییلی هول میشن و در جلسات اولیه حتی نمیتونن درست صحبت کنن برا همین اکثرا جواب رد هم میشنوند رو شکوفا می کنه قدرت مدیریت او رو زیاد می کنه توان حل مشکل او رو افزایش می ده ظرفیت تحملش رو بالا می بره خود خواهی او رو به دیگر خواهی مبدل می کنه که این موارد سازنده بودن سختی های ازدواج رو تایید می کنه چون انسان در نتیجه ازدواج می تونه تربیت بشه و اخلاق دیگر گرایانه پیدا کنه و حتی قدرت تعامل مثبتش با دیگران افزایش نظر بنده به دل نشستن یعنی یک پسند اولیهشما یک بازه انتخابی از معیارهاتون دارید که دارای سقف و کف هست وقتی در این بازه قرار داشتلازمه ازدواج موفق و تشکیل خانواده، داشتن بلوغ فکری و اجتماعی و نیز کسب مهارتهای مختلف زندگی و ... است. از حرفها و حرکات شما مشخص است که به شدت احساسی و عاطفی هستید که مقتضای سن شماست. آیا با افکار متزلزل میشود انتخاب درستی کرد؟ آیا فرد عاقلی را می شناسید که با این شرایط بتواند خانواده محکمی را تشکیل دهد؟!
لذا برای هر دوی شما لازم است که قبل از هر اقدامی، صبوری پیشه کنید و خودتان را به امور تحصیلی و کسب مهارتهای اجتماعی و زندگی، امور ورزشی و تفریحی مشغول کنید.
ادامه تحصیل و گرفتن دیپلم برای دختر خانم و نیز برای پسر ادامه تحصیل و کب تخصص فنی یا تحصیلی و مشخص شدن تکلیف سربازی و... اولین نکاتی است که به ذهن متبادر میشود. بنابراین با این شرایط شما، فراموش کردن بهترین راهکار است.
*البته ناگفته نماند، اگر آقا پسر شرایط اولیه ازدواج اعم از بلوغ فکری و اجتماعی و نیز مهارتهای ازدواج و زندگی و نیز احساس نیاز داتی را دارد و از طرفی خانواده هم همفکر و کمک حال هستند، می تواند با فرد دیگر اقدام به ازدواج کند. وفقکم الله
-0 اند موقعي كه شهيد بابايي قبل از انقلاب براي آموزش هاي نيروي هوايي به آمريكا رفته بود، شبي فرماندة پادگان كه از مهماني بر مي گشته ديده است فردي در ميدان پادگان مشغول دويدن است، به او كه مي رسد، مي پرسد اين وقت شب اين جا چه كار مي كني و عباس بابائي آن رادمرد بزرگ پاسخ مي دهد: « دارم از شيطان فرار مي كنم.»
در پايان: بايد بدانيد كه يكي از زمينه هاي وجود افكار منفي شنيدن و گفتن و تصور كردن سخنان شهواني مي باشد. بنابر اين در اين جهت هم بايد مواظب بود كه از اين گفتگوها و جلسات پرهيز نماييد. و بالاخره دوستي با افراد خود ساخته و پاك و پرهيز از شوخي هاي شهواني و جنسي و مطالعه كتب عرفاني، مثل نشان از بي نشان ها و كيمياي محبت و متوسل شدن به معصومين ـ عليهم السّلام ـ مي تواند در اين راه سرعت سير و حركت شما را بسيار زياد نمايد. خانمم موفق باشی وان از شما استفاده ابزاری کنن اونوقت هولی میدونم اینا همش بهانه بود اگه پسری دختری رو بخواد پاش همه جوره وایمیسته به خدا من دختر بدی نبودم باایمان.پاک شاید زیادی ساده ام یا زود دلبسته شدم میگم همش به خاطر ایمانی که میگفت داره عاشقش شدم وقتی دید من دائم بهش میگم به خانوادت بگو تا دیگه بیشتر از این به گناه نیوفتیم پارسال بهم گفت برو به فکر زندگی و آیندت باش و خداحافظ. نمیدونید که من چه اشکها ریختم چقدر غصه خوردم ولی نمیتونم فراموشش کنم ماهی چند بار بهش پیام میدادم بهش میگفتم که
ی بشناسش و تصمیم بگیر خاطرت جمع پسره خوبی باشه داداشت اذیتش نمیکنه چیزیم نمیگهه ممکن است مرتکب شوید و نتیجه آن پشیمانی است. ضمن اینکه شما در شهر غریبی (تهران) می روید که مشکلات عدیده، مثل: عدم مسکن، عدم شغل مناسب و در خور شان و نیز به جهت دلبستگی و عاطفی بودن شما احتمال به خطر افتادن و گرفتار شدن در دام مسائل پشیمان کننده، زیاد است.
لذا بهتر است به خواستگارانی که هماهنگی بیشتری با شما دارند و با علایق و خواسته های منطقی شما موافق هستند، فکر کنید. البته در مورد پسر عمویتان ظاهراً بنا بر گفته خودتان تناسب کمتری دارید. لذا بیشتر بررسی و دقت کنید.او بعضی وقت ها خجالت میکشید برای همین حرف هایش را روی کاغذ مینوشت حتی وقتی با هم تنها بودیم.به هر حال گذشت.الان او دیگر بزرگ شده.وخیلی با من سرد شده.راستیتش من چند بار دلش را شدید شکستم.حتی یکبار هم غرورش را شکستم تقويت اراده و خويشتن داري:[1] با داشتن برنامه براي تقويت اراده و نيز خويشتن داري و مبارزة عملي با هواي نفس و خواهش هاي نابجاي آن مي توان قدمي در تعديل برداشت. تقويت اراده هم با انجام كارهاي كوچك و به ثمر رساندن و تمام كردن آنها و پرداختن به كار بعدي و ... ميسر مي باشد.
موقعي كه اراده ما قوي شود به راحتي مي توانيم بر افكار خ�
مشاهده پست مشابه :
نظرات دوستان در مورد سایت های همسریابی
برای مشاهده ادامه این مطلب کلیک کنید
نویسنده:
مینا
تاریخ: يکشنبه 10 دی 1402 ساعت: 11:16
تعداد بازديد :
188
به این پست رای دهید: